خط رفاه

ساخت وبلاگ

بهلول وشی  را دیدم که راه میرفت و با خود میگفت خدایی کردن کار ساده ای نیست اما این خدایی کردن خیلی ضعف و ایراد دارد !

دیگری راه بر او بست و گفت : بگو چرا و چگونه ؟ 

بهلول وش گفت  : اینهمه تهدید به جهنم و وعده به بهشت احدی را سربراه نکرده .... و بسیار بیفایده بوده و هست !

دیگری پرسید : پس چگونه میبایست انسانهارا ترغیب به سربراهی میکرد ؟

بهلول وش گفت این خدا را نمیدانم چه بلد است و چه بلد نیست .... ولی اگر من خدا بودم فقط یک تذکر به ابناء بشر میدادم وآن اینکه : میزان کسب روزی و وسعت ثروت اندوزی مردمان را سقفی معین قرار داده ام ... ارتفاع آن سقف مرزی است که بیش از آن نه توان مصرفش را دارد نه به کارش خواهد آمد نه باخود به دنیای دیگر تواند برد .... و چون ثروت اندوزی اش ازاین سقف یک دینار فرا رود به ناگهان عمرش به پایان رسد و درجا ریق رحمت را سر بکشد !.... 

پرسید خب این چه میزان است ؟ 

گفت : مثلا به نرخ امروز 5 میلیارد تومان .... که درحد متعارف کفاف دستیابی به مسکن و موکب و اسباب منزل و تحصیل و  هرفردو خانواده اش را بدهد و اگر ثروت هرکس یک دینار فزون از این 5 میلیارد شود ... درلحظه هلاک شود 

پرسید : خب گفتی یک خانواده ... اگر اکثر اهل بیت به کسب و کار مشغول باشند و مجموع درآمدهایشان بیش از این سقف بشود چه ؟

گفت : من گفتم هر آدمی ... نگفتم سرپرست خانواده .... بدین معنا که هرکس با اولین ریالی که خود کسب درآمد میکند و ربطی به کمک هزینه ای که سرپرستش میدهد ندارد شمارش این 5 میلیارد شروع میشود .... مثلا قانون ارث تغییر خواهد کرد ... که اگر ارثیه مواریث به بیش از این سقف برسد باید از دریافت مازاد آن خودداری کنند (اگر صغیر باشند ) واگر خود کسب و کاری دارند باید مجموع پس اندازهای و مملوکات خودرا با ارثیه تجمیع کنند اگر از سقف فراتر بود از قبول ارثیه - جایزه - هدیه و امثالهم اجتناب کنند و این امر باعث خواهدشد که هرفردی از اولین مزد یا دریافتی کسب و کارش شروع به یادداشت آن کند تا مبادا مجموع درامدهایش از این سقف فرا رود 

این سقف برای کلیه هزینه ها و نیازهای عادلانه هرفردی میباشد و اگر بخشی از آنرا به بطالت و عشرت هدر دهد مجاز نیست آنرا دوباره جایگزین کند .... نتیجتا از اموری چون قمار یا رشوه یا تطمیع خودداری خواهد کرد 

اگر کارگر و کارمند است این سقف رفاه کاملش دهد و نیازی به بیشتر از آن نخواهد داشت 

پرسید : ای دیوانه تاجری که میلیاردها تومان درتجارت کار گیرد چگونه با این سقف کنار بیاید ؟ 

گفت : دیوانه خودتی احمق بیسواد ! ... گفتیم بیش ازاین سقف اجازه خرج کردن ندارد ... وگرنه هرکس مجاز است مغازه و حجره و دفتری اجاره کند ... شرکت و موسسه ای و کارخانه ای سامان دهد اما ملکیت آنها برای خودش نباشد ... اجاره ای بدهد و درامدی که هزینه اجاره میشود ربطی به آن سقف ندارد ... تجار هم میتوانند میلیاردها تومان خرید و فروش کنند اما مجموع مملوکاتشان تازنده اند  نباید بیش از این سقف باشد 

آن دیگری گفت : ... هان پس دنیای کمونیستی منظورت است ... همه خانه ها و موکبها و لوازمات یک شکل و یک قیمت ؟...

گفت : ای بیخبر ....  آزادی این نیست که هرکس بتواند قصری برای خود بسازد ... دراین است که فرصت به همه داده شود کار و تلاش کنند و تواناییشان را بکارگیرند و از رفاه نسبی در زندگی خود بهره مند گردند .... و دوم اینکه قرار نیست زمین بهشت معهود گردد بلکه زندگی درآن قابل تحمل گردد ....

به حرفهای این بهلول قرن 21 خیلی فکر کردم و موضوع سقف را از زوایای مختلف بررسی و محاسبه کردم .... بیراه نمیگفت ...نه تنها مشکلات اقتصادی جوامع بشر بلکه معضلات اخلاقی و اجتماعی بشر هم بسیاری اش حل میشود .... نظر شما چیست ؟ 

ته خط...
ما را در سایت ته خط دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : qolumi5 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 0:36